توضیح اول: اطلاعات پیش رو، حاصل مصاحبه انجام شده توسط دکتر یاسمن سیاری با افرادی است که این مسیر تحصیلی را طی کرده اند و ابتدا در پروفایل اینستاگرام با آدرس _lifearound_me آپلود شده است. به تاریخ انجام مصاحبه دقت کنید، زیرا قوانین تحصیلی و مهاجرتی ممکن است در طول زمان تغییر کرده باشند.
این مصاحبه با شیمای عزیز درباره تجربه مستر برنامه نویسی در کانادا است.
من هم مثل همه‌ی شما بودم، مثل همه‌ی اون هایی که تصمیم به مهاجرت تحصیلی دارند و نمیدونن که پشت این تصمیم چه چالش‌هایی است! اما چیزی که مطمئن میخوام درموردش حرف بزنم اینه که اگه آمادگی کافی داشته باشی همه‌چیز عالی پیش میره و این آمادگی رو خودمون باید بوجود بیاریم …
قدم اولی که من برداشتم بررسی کشورهایی بود که تعدادش را به دو یا سه تا کاهش داده بودم، من اروپا تو لیست کشور هایی که انتخاب کردم نبود هیچوقت چون با زبان انگلیسی خیلی بهتر می‌تونستم کنار بیام، پس از اول رفتم سراغ کشورهای انگلیسی زبان بعد چون می‌دونستم می‌خواهم در چه زمینه‌هایی فعالیت کنم تقریباً شهر رو تونستم فیلتر کنم، از اول معلوم میشه که کجای کدام کشور صنعتی است یا خیر…
وقتی تونستم تعداد رو به دو برسونم یکم در مورد ویژگی های عمومی هر دو کشور با جزئیات بیشتری تحقیق کردم، همیشه نتیجه این جستجوها رو به‌صورت مکتوب یا جدول در اکسل نگه میداشتم، که بعداً با سرعت بیشتری بتونم برآورد کنم چون قطعا جزئیات رو فراموش میکردم! وقتی به حد مطلوبی از اطلاعات رسیدم رفتم سراغ رشته‌ها، اینجا دیگه بحث علاقه و توانایی و گذشته هر فرد خیلی مطرح میشه، من سعی میکردم یه رشته خاص رو در نظر نگیرم.
اون ها رو هم یادداشت میکردم با همه جزئیات رشته که چه درس هایی رو شامل میشه! یکی از قسمت های مهم این بود که معمولا دانشگاه ها مینویسن که هر رشته ای چه پتانسیلی داره، در کدوم قسمت و معمولا کسانی که فارغ‌التحصیل شدن چقدر و کجا موفق به پیدا کردن کار شدن، از این هیچوقت غافل نشید.
حالا دو تا شیت داریم که یکیش رشته ها است یا بهتر بگم زمینه اصلی و اون یکی کشور! این دو تا رو باید با هم میکس کنیم، اینجوری که ببینیم تو کشورهای مورد نظر ما کدوم شهر و کدوم دانشگاهش تو زمینه هایی که ما داریم اقدام میکنیم عملکرد بهتری داشته، شهری که دوتا دانشگاه هنر داره حتی اگه رشته فنی هم داشته باشه باید تو اولویت دوم نسبت به شهری باشه که یک دانشگاه بزرگ و خوش‌نام فنی داره! همینطوری فیلتر میکنیم تا تعداد دانشگاه های خوب بدست بیاد، گفتم زمینه واسه رشته در نظر بگیرید جون اینجا ممکنه یهو با رشته های جدید و به روز آشنا بشید پس بهتره اون دامنه رو باز بذارید!
لازمه که واسه بیشتر از یه دانشگاه یا کالج اقدام کنیم، پس یه شیت دیگه بسازیم از تمام نیازهایی که دانشگاه‌ها برای رشته‌های موردنظر ما تعریف کردند و مد نظرشون است با تمام جزئیات، مهم‌ترین عنصر در این جا زمان و هزینه است اینکه تا کی وقت داریم برای این که مدارکمون رو بفرستیم و این که چقدر لازم است پول آماده کنیم! همزمان با آماده کردن مدارک اطلاعات لازم برای ویزا رو آماده میکنیم اون هم به‌نظر یک پروسه پیچیده میاد اما اگه اطلاعات درست و کامل به دست بیاریم خیلی راحت خودمون می‌تونیم انجامش بدیم! این مراحل ممکنه هفته‌ها طول بکشه اما هرچی قبلش وقت بذاریم در طول انجامش یا حتی بعد از مهاجرت کار برامون ساده‌تر میشه! دو تا نامه مهم است که باید بنویسیم، یکی برای دانشگاه و یکی برای سفارت.
هدف از نوشتن نامه دانشگاه این است که می‌خوان ببینن چی شد و چرا شما می‌خواین بیاین این دانشگاه و لزوماً این رشته!
بنویسید که دانشگاه رو کامل می‌شناسید و از جزئیات رشته با خبر هستید، اگه با توجه به انتخاب اون رشته و اون دانشگاه برنامه‌ای برای آیندتون دارید اون هم خوبه که بنویسید. نامه سفارت هم تکمیلی همین نامه است، با فرق اینکه یکم از جزئیات دانشگاه و رشته کم می کنید و بیشتر به جزئیات کشور می‌پردازید! دلیل این که چرا اون کشور رو انتخاب کردید و چی نظر شما رو جلب کرده! حواستون به زمانبندی دانشگاه باشه تا مهلت ارسال رو از دست ندید، زمانی که پیگیری می‌کنید تا جواب پذیرش و بعدشم ویزا بیاد! برای کانادا اگه مشغول به خوندن رشته‌ی اصلی باشید (منظور این است که مشغول خوندن زبان نباشید) می‌تونید هفته‌ای بیست ساعت خارج از دانشگاه کار کنید برای کسایی که اینجا زبان می‌خونن کار پاره وقت یا همون هفته‌ای بیست ساعت داخل دانشگاه امکان‌پذیره!
گرفتن کار در اینجا مثل تقریباً همه جاهای دیگه دنیا معمولا در دو مرحله انجام میشه اول اینکه بتونی مصاحبه بگیری و دوم اینکه مصاحبه رو برنده بشی! در هر دو رقابت زیاده! مرحله اول را با رزومه باید بری جلو، خب قطعا رزومه هرکسی با توجه به توانایی‌هاش نوشته میشه اما یه چیز خیلی مهمی که در نوشتن رزومه باید در نظر بگیریم این است که تمام قسمت‌های مختلفش باید مثل زنجیر به هم وصل باشند نباید هر چیزی رو که بلدیم بدون در نظر گرفتن شکل کلی تو رزومه بیاریم، حتی شاید یک سری از تجربه هامون رو حذف کنیم اما عوضش اونایی رو نشون بدیم که منطبق با کاری میشن که می‌خواهیم اپلای کنیم! بله دقیقاً برای هر کاری تقریباً باید یه رزومه جدید بنویسیم، چون همون جوری که می‌دونید این روزا خیلی از شرکت ها رزومه ها رو اول یک ماشین بررسی میکنه و اگر اون تعداد لغتی که مدنظرشه رو اسکن نکنه کل رزومه‌ی شما زیر دست شخص نمیره و حذف میشه! از تمپلت استفاده نکنید! ساده بنویسید! به نوع و اندازه فونت دقت کنید! سعی کنید در یک یا نهایتاً دو صفحه جمعش کنید! نیازمندی های کار رو بادقت بخونید.
برای اطلاع از کلاسهای انگلیسی مجموعه کلیک کنید.